معنی گرده و هاگ

حل جدول

گرده و هاگ

اسپر


گرده و هاگ گیاهان

‌اسپر


هاگ

گرده قارچ، دانه نهانزایان

دانه نهانزا

اسپر

لغت نامه دهخدا

هاگ

هاگ. (اِ) (اصطلاح طبیعی) از ساخته های فرهنگستان ایران معادل اسپر و بمعنای آلت تناسل نباتات ذات الالقاح الخفیه که فرانسویها این طبقه نباتات را "aryptogame" میگویند. (فرهنگ غفاری). || شکل خفته و مقاوم باکتری است که بر اثر ایجاد آن میکرب میتواند در شرایط نامساعد، حیات خود را حفظ کند. توضیح آنکه بعضی از باکتریها در شرایط نامساعد، بواسطه ٔ تولید هاگ، در برابر وقایع ناگوار مقاومت بیشتری میکنند، چنانکه هاگهای برخی از میکربها قادرند سالهای متمادی در روی یک قطعه چوب باقی مانده و نسبت به شرایط سخت و حتی مواد گندزدا مقاومت کنند. هاگ پاره ای از میکربها مدت یک ساعت حرارت آب جوش و یا 160 درجه حرارت خشک کوره را تحمل مینماید. هاگ باکتری دارای فعالیت حیاتی بسیار ناچیزی است، زیرا کلیه ٔ اعمال حیاتی مستلزم مقدار کافی آب و رطوبت است که هاگ فاقد آن میباشد. وقتی هاگ در محل مناسب و مرطوبی قرار گیرد سیتوپلاسم که بوسیله ٔ غلافی احاطه شده در نتیجه ٔ جذب آب متورم میشود و غشاء اطراف را ترکانیده بشکل رشته ای میکرب از آن خارج میشود. باید دانست که اکثر باکتریها فاقد خاصیت تولید هاگ هستند و در بین آنها فقط دو خانواده ٔ باسیلوس و کلوستریدیم میتوانند در مواقع لزوم هاگ دار شوند. طرزایجاد هاگ این است که ابتدا دانه ٔ کوچک و شفافی در داخل پیکر باکتری ظاهر میگردد که بتدریج بزرگ میشود.از مکانیسم تشکیل هاگ و اعمال شیمیائی که در داخل باکتری در هنگام تولید آن صورت میگیرد اطلاع کاملی در دست نیست. برخی آن را در نتیجه ٔ شکل هسته میدانند و هاگ را از جنس دانه های هسته می پندارند، عده ای معتقدند که تولید هاگ همواره با الحاق دو باکتری با یکدیگرو مخلوط شدن هسته ٔ آنها توام میباشد. آنچه مسلم است اینکه هاگ پس از مدتی بشکل توده ٔ متراکمی تمام پیکرباکتری را فراگرفته بوسیله ٔ پوشش ضخیمی احاطه میشود. بطور کلی هاگ های میکربی فاقد آب به حالت آزاد میباشند و عده ای تصور میکنند که در هنگام تبدیل باکتری به هاگ مولکولهای آب محتوی در آن با سایر مواد شیمیایی و پروتئین ها ترکیب می گردد. در ترکیب شیمیایی هاگهااملاح کلسیم بیشتر از فرمهای رشته ای میکرب وجود داردو همین فقدان آب و ازدیاد کلسیم موجب ازدیاد مقاومت باکتری در برابر حرارت میباشد. پس از تشکیل کامل هاگ دیواره ٔ خالی باکتری مانند پوسته ٔ خارجی دانه ٔ حبوبات جدا و هاگ کروی یا بیضی شکل آزاد میگردد. (از میکرب شناسی و زینهاری شناسی عمومی چ دانشگاه صص 42-46).


گرده

گرده. [گ ُ دَ / دِ] (اِ) عضو مخصوص. (انجمن آرا). میان دو کتف که سنگینی کوله بر روی آن افتد. میان دو شانه. پائین گردن از پشت.
- کار از گرده ٔ کسی کشیدن، بنفع خود او رابکار واداشتن.
|| کلیه. (فرهنگ رشیدی) (دهار) (منتهی الارب). کُلوَه (به لغت اهل یمن). قلوه:
برد حالی زنش ز خانه به دوش
گرده ای چند و کاسه ای دو سپار.
دقیقی.
عصیب و گرده برون کن تو زود برهم کوب
جگر بیازن و آگنج را بسامان کن.
کسائی.
دو ساق و زهره و دو گرده. (التفهیم).
گفتم که عضوهای رئیسه دل است ومغز
گفتا سپرز و گرده وزهره است و پس جگر.
ناصرخسرو.
پیش از طعام خوردن تا من گرده ٔ آن بخورم. خوانسالار همچنان کرد. سلیمان هر دو گرده با پیه در یکی نانی می پیچیدو میخورد تا سی گرده ٔ بره سپری کرد. (مجمل التواریخ و القصص).
روده در است و گرده کن
گردسر و درازتن.
سوزنی.
گرده گاه فلک شکافته باد
که یکی گرده بی جگر ندهد.
انوری.
احمد مرسل که کرد از طپش زخم تیغ
تخت سلاطین زگال، گرده ٔ شیران کباب.
خاقانی.
تا کی ز دست ناکس و کس زخمها زنند
بر گرده های ناموران گرده های نان.
خاقانی.

گرده. [گ ِ دَ / دِ] (اِ) هر چیز مدور گرد. || پارچه ٔ زرد مدوری که یهودان بر کتف جامه ٔ خود دوزند بجهت امتیاز از مسلمانان خصوصاً و آن را به عربی غیار خوانند. (برهان) (آنندراج):
گرده بر دوش راهب دیرم
حلقه در گوش ساجد لاتم.
نزاری قهستانی (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
|| همه و مجموع. || نگاه. (برهان) (آنندراج). || بالش گرد. (برهان) (جهانگیری). || یک نوع برنج مایل به تدویر است و این برنج در گیلان و مازندران زراعت میشود. || نان غیرتنک. (برهان). نوعی از نان باشد. (جهانگیری). نوعی از نان که به تازی رغیف خوانند و جردقه معرب آن است. (آنندراج). کلیچه. (انجمن آرا). شُوایَه: سَلائط؛ گرده های نان کلان. (منتهی الارب):
نان کشکینْت روا نیست نیز
نان سمد خواهی گرده ٔ کلان.
رودکی.
به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت
به صد کلیچه سبال تو شوله روب نرفت.
عماره.
گولانج و گوشت و گرده و گوزآب و گادنی
گرمابه و گل و گل و گنجینه و گلیم.
لبیبی.
نعم الرغفان رغفان الشعیر...
نیکاگرده ها که گرده های جو بود.
(نوروزنامه).
که از این مهره ها چه میخواهی
گفت یک گرده و دو تا ماهی.
سنائی.
و با ایشان از وجه زاد و توشه گرده ای بیش نبود. (سندبادنامه ص 49).
بره و مرغ و زیربای عراق
گرده ها و کلیچه ها و رقاق.
نظامی.
ورم پهلوی پهلوانان به تیغ
خورم گرده ٔ گردنان بیدریغ.
نظامی.
همان قرصه ٔ شکرآمیخته
چو کنجد بر آن گرده ها ریخته.
نظامی.
به یک دو گرده قناعت کن و بحق پرداز
که کس بحق نشود از گزاف برخوردار.
عطار.
گرده ای بیرون آورد و دو نیمه کرد. (انیس الطالبین نسخه ٔ خطی کتابخانه مؤلف ص 217).
بخوان اطعمه حلوای گرم و گرده ٔ خاص
بچشم گرسنه جان میدهد ز روی خواص.
بسحاق اطعمه.


هاگ گذاری

هاگ گذاری. [هاگ ْ گ ُ] (حامص مرکب) از ساخته های فرهنگستان ایران معادل کلمه ٔ «Sporisation» فرانسوی.

فرهنگ فارسی هوشیار

هاگ

(اسم) سلولی که بدون آمیزش نطفه های نر و ماده تکثیر گیاهان را در نهانزادان موجب میشود اسپر، گیاه یا حیوان یک سلولی محاط بوسیله یک غشا ء نسبتا سخت مقاوم در مواقعی که این حیوان یا گیاه یک سلولی در شرایط نامتعادل قرار گرفته است. رده بزرگی از تک سلولیهای جانوری به محض قرار گرفتن در شرایط نامناسب دورشان بوسیله یک غشا ء سخت احاطه میشود و این رده را بهمین مناسبت هاگ داران مینامند در بین یک سلولیهای گیاهی تعداد زیادی از قارچها و دو خانواده از باکتریها (باسیل ها و کلوستریدیوم ها) میتوانند در مواقع لزوم بشکل هاگ درآیند هاگ درحقیقت شکل خفته ومقاوم تک سلولیها است چنانکه هاگ برخی از باکتریها سالهای متمادی در روی یک قطعه چوب باقی مانده و نسبت به شرایط سخت و حتی مواد گند زدا مقاومت میکنند برخی باکتریها که بصورت هاگ در می آیند مدت یک ساعت حرارت آب جوش و یا 160 درجه حرارت خشک را تحمل میکنند اسپر.


هاگ گذاری

فصل و موقع بوجود آمدن هاگ در برخی گیاهان نهانزا.

فرهنگ عمید

هاگ

یاخته‌ای تک‌سلولی ریز در رستنی‌های نهان‌زا که به‌منزلۀ تخم است و هرگاه به‌جای مناسب بیفتد سبز می‌شود، اسپر،


هاگ فشانی

پراکنده کردن هاگ،

تعبیر خواب

گرده

گرده درخواب، دلیل بر مالِ نهانی بود که بیابد و هزینه کند. اگر گرده پخته است، دلیل که مال نهان کرده بازجوید. - حضرت دانیال

گویش مازندرانی

گرده

برنج گرده، بذر خاصی از برنج، که برنجی نامرغوب و ارزان قیمت...

معادل ابجد

گرده و هاگ

261

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری